محل تبلیغات شما



کتاب: اَحَد
مولف : مصطفی
مترجم:-
زبان : فارسی
ناشر: پیام آزادی (تهران)
چاپ: سوم 1359
تیراژ: 15000
صفحه: 31
قطع: وزیری
جلد:1
گروه سنی: کودکان
موضوع: خاطرات بلال حبشی

 

خلاصه داستان احد 

ارباب بلال و دوستانش در حالیکه از سخن هایی که محمد(ص) در میان مردم می فرمودند و از یکتاپرستی خدا حرف می زدند، عصبانی بودند و  شایعه ی دیوانه شدن پیامبر را پخش کردند. بلال نیز ناراحت شد او هر روز به دیدن پیامبر و شنیدن سخنان دلنشین او می رفت. روزی که به خانه ارباب بر می گشت، آب دهانش را پرت کرد طرف بت بزرگ و فحش زیادی داد. این کار بلال در بین مردم پخش شد و  به گوش اربابش رسید. اربابش تصمیم گرفت که او را شکنجه کند اما بلال شکنجه هایی چون سوزاندن، شلاق و فرو کردن در آب داغ و گذاشتن سنگی بزرگ روی سینه اش ، را تحمل کرد و فقط جواب بلال هنگام شکنجه احد احد» بود. پس از مدتی شکنجه، ابوبکر او را خرید و آزاد کرد. بعد از مدتی، بلال آنقدر به محمد(ص) نزدیک بود که در مدینه اذان می گفت. در جنگ بدر که با کافران مکه داشتند، بلال اربابش امیه را کشت.

تهیه کننده:اسرامولودپوری


کتاب: شکایت شتر بر محمد
مولف : کریم باوفا
مترجم:عزیزالله امیر شقاقی
زبان : فارسی
ناشر: احرار (تبریز)
چاپ: دوم 1389
تیراژ: 5000
صفحه: 16
قطع: وزیری
جلد:1
  

خلاصه شکایت شتر بر محمد
در شهری مردی به نام صابر شتر کوچکی داشتو مرد 20 سال با شتر کار کشاورزی کرده بود و به شتر رسیدگی نمی کرد. تا روزی از پیری و گرسنگی از پای درآمد. آن مرد خیلی عصبانی شده بود و شتر را کتک کاری کرد. به خانه برگشت و تصمیم گرفت شتر را بکشد. روز بعد شتر با چشمان اشکبار پیش پیامبر (ص) رفت و شکایت برد. پیامبر (ص) صاحب شتر را صدا زد و فرمود آیا از خدایت شرم نمی کنی این حیوان زبان بسته را اذیت می کنی. پیامبر شتر را خرید و رهایش کرد. 

تهیه: محمد مام قادری
 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مدرسه شاداب و بانشاط ما